قدس آنلاین: پای صحبت دو فعال با سابقه در حوزه تولید کیف و کفش نشستیم: محسن خردمند، رئیس اتحادیه صنف سرّاجان (تولیدکنندگان کیف، کوله پشتی، چمدان و...) که به گفته خودش هر چند کارش سرّاجی است اما از آمار و وضعیت تولید کفش هم مطلع است و رسول شجری، رئیس اتحادیه کفاشان تهران که زمانی رئیس اتحادیه کشوری کیف و کفش بوده؛ اتحادیهای که امروز وجود ندارد!
حرفها و درددلهای این دو مقام صنفی برای بار دیگر ثابت کرد که نمیتوان یک تولیدکننده واقعی ایرانی بود و از تلاطمهای شدید ارزی، بیثباتی قیمتها، کاهش فروش، نبود نقدینگی، گرانی تسهیلات بانکی و... گلایه نکرد.
قبلاً چکی میخریدیم، اکنون فقط نقدی
رئیس اتحادیه صنف سرّاجان، نبود ثبات در قیمت مواد اولیه در نتیجه نوسانهای ساعتی نرخ ارز را درد بزرگ همکارانش میداند و میگوید: پارچهای که متری حداکثر ۶ هزار تومان قیمت داشت امروز سه برابر شده است. یراق و دیگر اقلام هم همین طور... قبلاً همین مواد اولیه را چکی میخریدیم، اما اکنون جنس را فقط نقدی به ما میدهند. گردش کارمان به هم خورده است و قیمت تمام شده تولیدات به قدری گران شده که مردم نمیتوانند بخرند. مثلاً کولهپشتی معمولی که بین ۸۰ تا ۹۰ هزار تومان قیمت داشت، امروز دستکم ۱۸۰ هزار تومان شده و با دو سه دست واسطه به مردم میرسد و دیگر قدرت خریدی برای مردم باقی نمیماند.
به گفته خردمند، تولیدکننده چارهای جز کاهش سود تولیدات ندارد، اما این شیوه هم مؤثر واقع نشده و در آستانه آغاز سال تحصیلی، برخلاف سالهای پیش، هنوز خریداران عمده از شهرستان برای بردن کیف و کولهپشتی مدرسه و دانشگاه به تولیدیها مراجعه نکردهاند!
کاغذ بازیها مزاحم ماست
بر اساس اظهارات رئیس اتحادیه صنف سرّاجان، عمده واحدهای تولیدکننده از ارز آزاد برای تهیه مواد اولیه استفاده میکنند و تنها دو سه تاجر سابقهدار که به تعبیر وی «دفتر و دستکی» دارند توانستهاند از ارزهای نیمایی استفاده کنند که این نرخ هم امروز آنچنان فرقی با آزاد ندارد.
وی به گرفتاریهای گمرکی، بیمهای و مالیاتی و موانع حاصل از کاغذبازیهای اداری هم اشاره میکند که موجب کندی روند رسیدن مواد اولیه میشود. خردمند میگوید: چند سال پیش پیشنهاد کردیم از کارگاهی که فقط پنج کارگر دارد مالیات نگیرید و بروید سراغ واحدهای بزرگ که مثلاً ۲ هزار نیرو دارند. متأسفانه به حرفمان گوش نکردند. امروز در این شرایط سخت اقتصادی، حتی یک چرخ و یک کارگر اضافه کنیم سریع مالیاتش را محاسبه و مطالبه میکنند. بسته به نظر ممیز، هر واحد دست کم سالی سه تا چهار میلیون تومان مالیات میپردازد.
از ممنوعیت واردات خوشحالیم اگر اجناس چینی بگذارند
وی میگوید: حدود ۲ هزار واحد در زمینه تولید کیف، کولهپشتی و... در تهران پروانه فعالیت دارند. حدود هزار واحد هم در حال دریافت پروانه و رفع مشکلات مربوط به کسبوکارشان هستند؛ در مجموع اما هزار واحد تولیدی فعال داریم. خوشبختانه امروز واردات ممنوع است، اما تولیدات و مواد اولیه چینی همچنان رقیب اصلی کیف و کفش ایرانی هستند و تولیدات لوکس به خصوص چمدان را از دوبی و کیش به صورت مسافری به کشور وارد میکنند.
خردمند کیف، چمدان، ساک و کفشهای تولید ایران را در کشورهای همسایه قابل رقابت توصیف میکند و میگوید: تولیدات را به افغانستان، ارمنستان و عراق صادر میکنیم. برخی خودشان برای خرید کالا به ایران میآیند و اتفاقاً کیفیت محصولات ما را میپسندند. البته گرانی ارز در ایران هم انگیزه برای خرید از ایران را بالا برده، چون ارزان تمام میشود. در همین بین حدود دو سال است که محصول به روسیه صادر میکنیم اما استقبال مورد انتظار را ندیدیم.
۲۰ درصد تولیدات را صادر میکنیم
وی ادامه میدهد: چند برند ایرانی در دیگر کشورها فروشگاه دارند، اما وقتی قیمت تمام شده به شدت بالا رفته، صادراتمان لنگ میزند، قدرت رقابت ندارد و برگرداندن ارز هم برایمان سخت شده است. در مجموع حدود ۲۰ درصد تولیدات را صادر میکنیم. البته کیف چرمی، صندل و کفشهای دستدوز و ماشینی را خیلی خوب میخرند.
خردمند همچنین از تسهیلات گران بانکی گلایه میکند و میگوید: تسهیلات ۱۸ درصدی به ما میپردازند که در عمل این نرخ به بالای ۲۵ درصد میرسد. این امر، گردش کاری ما را سخت میکند. تسهیلاتی که برای ماشینآلات میدهند باید پنج ساله باشد، اما اقساط ما را ۱۲ ماهه میبندند! این تسهیلات صرفهای برای تولید ندارد. جالب این است که وقتی تسهیلات میگیریم، سازمان مالیاتی به سراغمان میآید تا سود سرمایه حاصل از گرفتن آن تسیهلات را محاسبه و مالیات وضع کند! انتقاد که میکنیم، میگویند: ببندید در واحد را... در واقع فقط وقتی مصرف آب، برق و گاز واحد صفر شود، مالیات نمیخواهند و بیکار شدن کارگر و کاهش تولید زیاد برایشان اهمیت ندارد!
خردمند میگوید: متأسفانه ورود افراد متفرقه و غیرمتخصص به حوزه کاری ما هم مشکل بزرگی است. تولیدکننده، واردکننده و صادرکننده در جای درست خود قرار ندارند. در واقع، تخصص در حاشیه قرار گرفته که این امر، تولید را بیرمق کرده است. به گفته این فعال صنفی، به دلیل کمبود کارگر، در حال حاضر که اوج کار واحدهاست، بازار جان ندارد.
کاهش نقدینگی قدرت ما را صفر کرده است
رئیس پیشین اتحادیه کشوری کیف و کفش هم به تولید ۱۶۰ میلیون جفتی و سرانه ۵/۲ جفتی کفش در کشور اشاره میکند و میگوید، با توجه به گرانی شدید مواداولیه در یک سال گذشته، نقدینگی واحدها در دستشان ذوب شد! این نقدینگی دیگر قدرتی برای گردش کارهای تولید ندارد و از دیگر سو تولیدکننده مجبور است بدون چک و یا با تسویه کوتاهمدت، مواد اولیه را بخرد، اما به خاطر رکود، محصول نهایی را هم نمیتواند بهموقع بفروشد.
رسول شجری ادامه میدهد: از قدیم رسم بر این است که واحدها مردادماه به تعطیلات تابستانی میروند. امسال برخی واحدها به دلیل عدم توان مالی، از ابتدای سال تعطیل هستند و برخی چند روز پیش از آغاز مرداد، تعطیلات را شروع کردهاند!
رئیس اتحادیه کفاشان تهران، از همکاری وزارت صنعت و دولت برای واردات مواد اولیه در سال جاری ابراز رضایت و اضافه میکند: از آنجایی که صنف ما مزیت بالای اقتصادی دارد و اشتغالزایی در آن قابل توجه است، به هر قیمتی شده مواد اولیه را دریافت میکنیم، اما با ارز آزاد و به ندرت با ارز نیمایی.
صادرات ۱۲۰ میلیون دلاری در سال
شجری میگوید: در واردات محصول نهایی، سختگیریهایی اعمال شده و به نظر میرسد واردکنندگان دیگر رانتی برای واردات ندارند و تمام منافذ بسته شده است. این خیلی امیدبخش است و انگیزه ما را حتی در این شرایط سخت برای تولید و صادرات بالا برده است.
رئیس اتحادیه کفش دستدوز تهران به صادرات ۱۲۰ میلیون دلاری در سال اشاره و ابراز امیدواری میکند امسال هم این هدف محقق شود. وی از دولت میخواهد مانع صادرات مواد اولیه مورد نیاز تولید شود.
به باور وی، اوضاع تولید کیف و کفش در کشور نسبت به سال گذشته بهبود یافته و دولت، راه حلها را به خوبی پیدا کرده است.
شجری ادامه میدهد: صادرات به همسایهها در وضعیت خوبی است و واحدهای کوچک امکان صادرات به عراق و افغانستان را دارند، اما صادرات به روسیه که بازاری قدرتمند است و زیر ساخت میخواهد، هنوز راضی کننده نیست.
بر اساس اظهارات رئیس پیشین اتحادیه کیف و کفش، در حال حاضر ۵۰ درصد واحدهای تهران فعال هستند که این آمار در دیگر شهرها و کل کشور، به مراتب کمتر است، چرا که بازار کشش لازم را ندارد.
شجری معتقد است: واحد صنفی به مثابه فرزند تولیدکنندگان است که نمیتوانند به راحتی از آن دست بکشند، بنابراین در شرایط رکود، به تعبیر او به صورت «دست و پا شکسته» به سمت صادرات حرکت کردهاند تا سرمایهشان از گردش خارج نشود.
وی همچنین از وضعیت شرکتهای نیمه دولتی تولید کیف و کفش ابراز بیاطلاعی میکند و بر این باور است که هر چند بخش خصوصی در این شرکتها سهم دارد، اما ارائه اطلاعات ناقص از شرایط تولید آنان غیرمنطقی است و هیئت مدیره این شرکتها باید در این خصوص اظهارنظر کنند.
نظر شما